درج تبلیغات
جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید
گیاه معرف جهانی اکتشاف آهن

گیاه معرف جهانی اکتشاف آهن

ردیابی پتانسیل های معدنی با استفاده از گیاهان و پراکندگی گیاهان معرف جهانی در ایران، شیدا مکوندی، انتشارات سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
پدیدآورنده: علی دوستی | مدت: 02:57
قیمت محصول: 5,000 تومان
برای دریافت لاگین کنید
تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۱۲/۱۵ ۱۸:۱۳:۳۱
بازدید : 2738
02:28
radio

معدن الماس اکاتی (کانادا)

معدن ا‌کاتی اولین معدن سطحی و زیرزمینی الماس در کشور کانادا می‌باشد. این معدن در 310 کیلومتری شمال شرقی یلونایف (Yellowknife) و در 200 کیلومتری مدار قطب شمال قرار گرفته است.
پدیدآورنده: علی دوستی
02:37
radio

خاطره معدنی همیشه جاده

این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم، حداقل برای 90 درصد از کسایی که معدنکار هستن پیش اومده...
پدیدآورنده: علی محبی زرین دره
04:51
radio

روش های عمده اکتشاف باریت

برخی از خصوصیات ویژه باریت از قبیل وزن مخصوص بسیار، رخ های مشخص و قابلیت انحلال پایین موجب شناسایی آن از سایر کانی ها می شود...
پدیدآورنده: محمد سلیمانیان
06:25
radio

کاربرد نقشه‌برداری در منابع طبیعی (ایران ژئو 2022)

مصاحبه با جناب آقای رضا بیانی مشاور رئیس سازمان و قائم مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران در حاشیه نمایشگاه ایران ژئو 2022
پدیدآورنده: معصومه اماموردی
02:12
radio

خاطره معدنی روغن سوزی

دستگاه سیم برش به روغن سوزی افتاده، اگه بهش فشار بیاریم، بخوایم باهاش کار کنیم ممکنه موتور بسوزونه...
پدیدآورنده: حسین اکبرزاده
03:30
radio

من زنی معدن زادم

من زنی معدن‌زادم. روی کپه‌ای زغال دنیا آمدم. بند نافم را با تیشه بریدند. توی خاکه‌ها و نخاله‌ها لولیدم. با پتک و مته و دیلم بازی کردم و با انفجار و دینامیت بزرگ شدم. مردی از تبار معدن‌کاران جفتم شد. کودکی از جنس معدن زاییدم. سی سال آزگار زغال‌شویی کردم و زخم معدن تنها پس‌اندازی‌ست که دارم. من زنی معدن‌زادم. پدرم زیر آواری مدفون شد. مادرم توی غربالش خون بالا آورد. برادرم از روی نقاله پرت شد و شوهرم را سم زغال خانه‌نشین کرد. یک عمر لقمه‌لقمه از دهنم زدم و پشیزپشیز پس اندوختم تا شاید یکتا پسرم وقتی بزرگ شد کاره‌ای بشود. اما، حالا یک‌هفته‌ای‌ست که او هر کله‌ی سحر شن‌کش به‌دوش می‌گیرد و پابه‌پای هم‌سالان راه دهانه‌ی شیطان را امیدوار می‌رود و غم‌گین می‌آید. این کوله‌بار فقر تنها میراثی‌ست که به او رسید. من زنی معدن‌زادم با باروت و دینامیت بزرگ شدم. لهجه‌های سکوت را می‌فهمم. رگه‌های عصیان را می‌شناسم. خوب می‌دانم انفجاری در پیش است. بگذار موسمش برسد. وقتی که زمزمه‌ها فریادی شد. خواهی دید که چگونه از گیس‌هایم صدها فتیله می‌سازم و ز قلبم چخماق. من زنی معدن‌زادم. گهواره‌ام، کوچه‌ام، وطنم معدن بود و بی‌شک گورم نیز.
پدیدآورنده: علی دوستی
logo-samandehi